امپراتوری هخامنشی، نه تنها به خاطر قلمروهای گسترده و با شکوهش شناخته می شود، بلکه معماری آن نیز بر سر زبان تمام دنیاست، که ترکیبی از فرهنگهای مختلف را داخل قلمروی خود جای داده. به ساختارهای بزرگ و با شکوه با جزئیات زیاد کاخ های هخامنشی نگاه کنید که ترکیبی از فرهنگ و باورهای پارسی، بینالنهرینی و حتی مصری را منعکس میکنند. معماری هخامنشیان به دستاوردها در ساخت تخت جمشید، شوش، هگمتانه، معابد برای عبادت و گردهمایی های اجتماعی (مانند معابد زرتشتی) و آرامگاه پادشاهان گذشته (مانند آرامگاه کوروش) اشاره دارد.
منحصر به فرد بودن
معماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از بیش از سی ملت مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشی مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و… تشکیل میشدند. اما این باعث نشد که کالبد و جوهره معماری هخامنشی تقلیدی از معماریهای پیش از خود باشد. به عنوان مثال با این که تکنولوژی ستونسازی تخت جمشید کاملاً یونانی است اما ستونها شباهتی به ستونهای دوریک یا سبک های دیگر ندارند.
مجموعه تخت جمشید
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد مسیح، بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت نو هخامنشیان در پارسه آغاز گردید. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود و نماد نبوغ هخامنشی است. این شهر با پلکان بزرگ، تالارهای ستوندار با شکوه و برجستهکاری های زیبایی که صحنههای دادگاه شاه و نمایندگان، از سراسر امپراتوری را نشان میدهد، آراسته شده است.
کاخ سه درگاهی
زمان حکومت اردشیر بنای کوچکی در انتهای جنوبی حیاط وسیع جلوی پلکان شرقی آپادانا ساخته شد که به نظر میرسد محلی است برای ورود به قسمت کاخ های خصوصی که بعد از داریوش، خشایار شاه و اردشیر نیز اقامتگاه خصوصی خود را در جنوب تخت جمشید ساخته بودند. بر روی یکی از دیوارههای داخلی درگاههای ورودی کاخ، پادشاه را میبینیم که بر روی تخت نشسته است و ۲۸ تن از نمایندگان کشورها تخت را بر دوش گرفتهاند. پشت سر شاه به هنگام ورود یا خروج به تالار خدمتگزاران قرار داشتند که یکی چتری باز بر سر شاه نگهداشته و دیگری حوله و مگس پران در دست دارد. بر روی این نقوش و به هنگام کشف آثار آنها در سال ۱۹۳۳ نقاشیهای اولیه کاخ هنوز باقیمانده بود. آبرنگهایی که یکی از باستان شناسان از نقوش این درگاهها کشیدهاست، نشان میدهد که پیراهن پادشاه، قرمز رنگ بود و کفشهای وی آبی رنگ. نقوش پلکانهای ورودی کاخ به خوبی رابطه نزدیک و برادری بین پارسیان و مادها را نشان میدهد.
آپادانا
تالار کاخ آپادانا یکی از چشمگیرترین بناهای این مجموعه هست، ساخت بنای کاخ آپادانا به دستور داریوش بزرگ آغاز شد و در زمان خشایار شاه تکمیل گردید. با 72 ستون که هرکدام با ارتفاع حدود 20 متر و سر ستونهای پیچیده که شامل سرهای دوگانه هستند. این فقط یک ساختمان نیست؛ بلکه یک بیانیه از هنر، قدرت و وحدت است.
استفاده از سنگ و چوب، که به طور هوشمندانهای برای تضمین دوام و جذابیت زیبایی با هم ترکیب شدهاند یکی از نقاط مهم و جذاب ساخت و سازهای هخامنشی است و نشان میدهد که چه فدر به تکنیک های ساخت و جزئیات در کنار زیبایی اهمیت داده اند.
پاسارگاد
این مجموعه علاوه بر آرامگاه کوروش بزرگ دربرگیرنده ساختمانهایی چون باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، استحکامات دفاعی، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
دروازه اصلی، تالار ستونداری بوده که دو ردیف چهارتایی از ستونهای سنگی ساخته شده بوده. کاخها و دروازه، دارای تالار مستطیل شکلی بودند که با سقفهای مسطح، متکی بر ستونهای سنگی پوشیده شده بودند. ستونها را از سنگ سفید و ساده و بدون شیار و ته ستونها را به شکل مربع و از سنگ سیاه ساخته بودند. سرستونها نیز از جنس سنگ سیاه به شکل نیم تنه گاو نر با سر انسان یا اسب پرداخته شده بودند.
آرامگاه کوروش
با وجود حکمرانی بر بخش بزرگی از جهان باستان، کوروش بزرگ آرامگاهش را در مقایسه با دیگر پادشاهان دوران باستان در نهایت سادگی طراحی کرد. سادگی این سازه تأثیر فراوانی بر بیننده میگذارد. چرا که به غیر از چند شکل موجی شکل زیر سقف و یک نقش گل و بوته کوچک در بالای ورودی کوچکش هیچ گونه تزئینات چشمگیری در آن بکار نرفته است.
نقش رستم
نقش رستم یکی از مهمترین و زیباترین آثار باستانی است که در حدود ۵ کیلومتری تخت جمشید، در کوه حاجی آباد واقع است. آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی از جمله داریوش بزرگ و خشایار شاه، نقش برجستههایی از وقایع مهم دوران ساسانیان از جمله تاجگذاری اردشیر بابکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقشبرجسته ویرانشدهای از دوران عیلامیان در نقش رستم قرار دارد. این مجموعه نوعی نماد برای افرادی بوده که به شهر وارد میشده یا از آن خارج میشدند.
آنچه واقعاً معماری هخامنشی را متفاوت میکند، تأکید آن بر عظمت و نمادگرایی است. هر ستون، برجستهکاری و هنصر فقط تزئینی نیست؛ بلکه روایتگری از قدرت امپراتوری، حق الهی پادشاه و حتی حوادث رخ داده شده برای حکومت است.